بایگانی برچسب: s

شرکت شما یک محصول است

شرکت شما یک محصول است

با این ایده شروع می‌شود: شرکت شما یک محصول است. قبول که چیزهایی که می‌سازید یا خدماتی که ارائه می‌دهید محصول هستند، اما چیزی که آن‌ها را می‌سازد شرکت شما است. به همین دلیل است که شرکت شما باید بهترین محصول شما باشد.
همه چیز در این کتاب حول این تفکر شکل می‌گیرد که مثل توسعه محصول پیشرفت از طریق تکرار به دست می‌آید. اگر بخواهید محصولی را بهتر کنید باید مدام تغییر بدهید، بازنگری و تکرار کنید. همه این‌ها برای شرکت هم همین‌گونه است.
اما وقتی به شرکت‌ها می‌رسیم، خیلی‌ها متوقف می‌شوند. آن‌ها ممکن است چیزی را که می‌سازند تغییر بدهند اما چگونگی ساخت آن مثل قبل می‌ماند. آن‌ها یک بار روش کار خود را انتخاب می‌کنند و به همان می‌چسبند. هر چقدر که اشتیاق در محیط کاری در ابتدا داغ باشد، به مرور زمان سرد و سخت می‌شود. سیاست‌ها در سیمان منجمد می‌شوند. شرکت‌ها به خودشان گیر می‌کنند.

ادامه مطلب

۵- زیبایی در سادگی است

نقل قولی از افلاطون است که من فکر می‌کنم خصوصا برای توسعه دهندگان مناسب است و باید آن را در نزدیک قلبشان نگه دارند:

«زیبایی متن و هماهنگی و ظرافت و جذابیت و موزونی بسته به سادگی است.»

این گفته همه آن چیزی که ما به عنوان توسعه دهنده نرم‌افزار در آرزوی آن هستیم را در یک جمله بیان می‌کند.

چیزهایی هستند که ما تلاش می‌کنیم در کد خود داشته باشیم:

  • خوانا بودن
  • قابل نگهداری بودن
  • سرعت در توسعه
  • زیبایی کیفی

ادامه مطلب

۴- استانداردهای کدنویسی را به صورت خودکار اعمال کن

شما هم قطعا در چنین موقعیتی بوده‌اید. در زمان شروع پروژه همه افراد مقاصد خوبی دارند که اسمش را می‌گذارم «راه‌حل‌های پروژه جدید.» بسیاری از این راه‌حل‌ها در اغلب موارد در مستندات نوشته می‌شوند. آن‌هایی که مربوط به کدنویسی هستند در بخش «استانداردهای کدنویسی پروژه» می‌آیند. در طول جلسه آغازین، توسعه‌دهنده ارشد از مستند عبور کرده و در بهترین حالت همه توافق می‌کنند که از آن مستند پیروی کنند. با این حال با شروع پروژه این مقاصد خوب یکی یکی کنار گذاشته می‌شوند. در نهایت وقتی که پروژه تحویل شد، کد شلوغ و کثیف به نظر می‌رسد و هیچکس نمی‌داند که چرا این اتفاق افتاده است.

ادامه مطلب

۳- بپرس «کاربر چه کار خواهد کرد؟» (تو کاربر نیستی)

ما معمولا عادت داریم که فرض کنیم دیگر آدم‌ها مثل ما فکر می‌کنند. اما اینگونه نیست. روانشناسان این گرایش را «سوگیری اجماعی خطا» می‌نامند. وقتی که مردم برخلاف ما فکر یا عمل می‌کنند، ما (ناخودآگاه) شدیدا به آن‌ها برچسب ناقص می‌زنیم.

این سوگیری توضیح می‌دهد که چرا زمانی که برنامه‌نویسان خودشان را به جای کاربر می‌گذارند بسیار تحت فشار هستند. کاربران مثل برنامه‌نویس‌ها فکر نمی‌کنند. مثلا آن‌ها زمان بسیار کمتری را به استفاده از رایانه‌های صرف می‌کنند. آن‌ها نه می‌دانند که یک رایانه چطور کار می‌کند و نه به آن اهمیتی می‌دهند. یعنی آن‌ها از تکنیک‌های حل مساله که برای برنامه‌نویسان بسیار آشنا است سر در نمی‌آورند. آن‌ها نمی‌توانند الگوها و نشانه‌هایی را که برنامه‌نویس‌ها از آن‌ها در کارشان استفاده می‌کنند تشخیص بدهند.

ادامه مطلب

آنچه بعد از دو سال برنامه‌نویسی اندروید آموختم-قسمت سوم

در قسمت اول و دوم این مطلب ۱۰ تا از توصیه‌های Aritra Roy را با هم مرور کردیم. در این مطلب بخش دیگری از توصیه‌های وی را با هم می‌خوانیم.

۱۱- با تنظیم بیلد گریدل پنج ساعت در هفته در وقت صرفه‌جویی کن

بسیار محتمل است که از اندروید استودیو و گریدل برای توسعه برنامه‌های اندروید استفاده کنی. گریدل عالی ولی کند است و وقتی پروژه کمی بزرگ‌تر شود کندتر هم می‌شود.

ساعت‌های بی شماری را به باد می‌آورم که بیکار می‌نشسم تا بیلد گریدل تمام شود. در زمان‌های شلوغی کار به راحتی یک ساعت از وقت من صرف بیلدهای گریدل می‌شود و این یعنی ۵ ساعت در هفته و ۲۰ ساعت در ماه.

اما راه‌هایی هست تا گریدل را سریع‌تر کنی.

برای این کار اینجا و اینجا را ببین. با استفاده از این رهنمودها و بهینه‌سازی مناسب، زمان بیلد من از چهار دقیقه به حدود ۳۰ ثانیه رسید.

ادامه مطلب

آنچه بعد از دو سال برنامه‌نویسی اندروید آموختم-قسمت اول

این مطلب ترجمه آزادی است از مطلب  Aritra Roy که در وبسایت وی منتشر شده است.

هنوز آن روزها در سال ۲۰۱۴ را به خاطر می‌آورم. روزهایی که تصمیم گرفتم برنامه‌نویسی اندروید را شروع کنم که یکی از بهترین تصمیم‌های زندگی‌ام بود. از آن موقع حدود دو سال و نیم گذشته و من بخت این را داشتم که خیلی چیزها را یاد بگیرم. وقتی شروع به یادگیری کردم مربی یا کسی را نداشتم که به من یاد بدهد چطور کارها را به شیوه درست انجام بدهم. خیلی اشتباه مرتکب شدم که بعدها با صرف وقت زیاد آن‌ها را تصحیح کردم.

بعد از یک سال و نیم کار کردن به این شیوه این شانس را داشتم که با تیمی از بسیار با استعداد و با تجربه از برنامه‌نویسان و توسعه‌دهندگان اندروید کار کنم که کمکم کردند تا کارها را به شکل بسیار بهتری انجام دهم. هر دوی این مراحل کمک کردند تا بیاموزم که چه کارهایی باید انجام بدهم و مهم‌تر از آن، چه کارهایی نباید انجام بدهم.

در این مطلب می‌خواهم الماس‌هایی را که در این دوره جمع‌آوردم با شما به اشتراک بگذارم. این کار می‌تواند به دیگران کمک کند تا سریعتر بتوانند شروع کنند و اشتباهاتی که من مرتکب شدم را تکرار نکنند.

ادامه مطلب

راه‌اندازی سایت کتاب صفر تا یک

مدت‌ها پیش ترجمه کتاب «صفر تا یک» نوشته کارآفرین بزرگ و معروف «پیتر تیل» را آغاز کردم ولی بعد با اطلاع دوستان معلوم شد که یک ناشر اینترنتی ترجمه کتار را آغاز کرده است. از آنجایی که سایر کارهای این ناشر از کیفیت و مطلوبیت خوبی برخوردارند و من هم اعتقادی به کار تکراری ندارم، ترجمه را متوقف کردم و خودم هم منتظر آن ترجمه ماندم.

ادامه مطلب

خبر خوب: کتاب «واقعی شدن» صاحب سایت اختصاصی خود شد!

از ملانصرالدین نقل است که:

«درایت خوب از تجربه به دست می‌آید و تجربه از درایت بد!»

کتاب «واقعی شدن، روشی کوچک‌تر، ساده‌تر و بهتر برای ساختن نرم‌افزار وبی» حاصل تجربه‌های فراوانی است که در طول زمان قهرمانان عرصه وب به آن رسیده‌اند. مؤسسان شرکت ‌Basecamp که خود بنیانگذار یکی از کسب و کارهای موفق در وب‌اند، آن‌ها را به همراه تجربه‌ها و نظرهای خود در یک جا جمع آورده‌اند و در اختیار همگان گذاشته‌اند. مطالعه این کتاب را به همه کسانی که می‌خواهند صاحب کسب و کار خود باشند و یا به قول امروزی‌ها استارتاپ خود را راه بیاندازند توصیه می‌کنم.

البته مطالب این کتاب فقط برای کسب و کارهای وبی نیست و توصیه‌های آن را می‌توان برای بسیاری کسب و کارهای دیگر هم استفاده کرد. بنابراین اگر برنامه‌نویس موبایل هستید، باز هم این توصیه‌ها به دردتان می‌خورد.

از این به بعد می‌توانید این کتاب را در وب سایت اختصاصی‌اش مطالعه کنید:

وب سایت اختصاصی کتاب واقعی شدن

لطفاً این کتاب را به دوستان‌تان هم معرفی کنید!

خبر خوب بعدی این است که با توجه به بد قولی سایت نشر نوین در ترجمه کتاب «صفر تا یک» دوباره ترجمه آن را از سر گرفتم و به زودی این کتاب را هم در سایت اختصاصی خودش منتشر خواهم کرد!

ترجمه فارسی صفر تا یک: مقدمه

مقدمه

صفر تا یک

در کسب و کار هر لحظه فقط یکبار اتفاق می‌افتد. بیل گیتس آینده سیستم‌عامل نمی‌سازد. لری پیج و سرگئی برین آینده جستجوگر نخواهند ساخت و مارک زاکربرگ آینده شبکه اجتماعی ایجاد نمی‌کند. اگر کار آن‌ها را کپی می‌کنید، از آن‌ها چیزی نمی‌آموزید.

قطعاً کپی کردن یک الگو ساده‌تر از ساختن چیزی جدید است. انجام دادن چیزی که الان می‌شناسیم‌ش، دنیا را از ۱ به n می‌برد: افزودن به چیزهایی که می‌دانیم. ولی هر وقت چیز جدیدی می‌سازیم از ۰ به ۱ می‌رویم. آفریدن، یکتا است. همانطور که زمان آفریدن یکتا است و نتیجه آن چیزی تازه و غریب.

اگر روزی کسب و کارهای آمریکا از سرمایه‌گذاری بر روی کار سخت ایجاد چیزهای جدید دست بردارند، بی توجه به این که این روزها چه سود عظیمی دارند، همگی ورشکست خواهند شد.

ادامه مطلب

شروع ترجمه کتاب جدید: «صفر تا یک» نوشته پیتر تی‌یل

بعد از استقبال خوب شما از کتاب «واقعی شدن» تصمیم گرفتم ترجمه کتاب بعدی را هم آغاز کنم. کتاب «صفر تا یک» نوشته کارآفرین موفق «پیتر تی‌یل».

در این کتاب پیتر تی‌یل مفهوم «فناوری» و «جهانی‌سازی» را توضیح می‌دهد. درباره «رقابت» و «انحصار» صحبت می‌کند و تأثیر آن‌ها را بر روی شرکت‌های نوپا بیان می‌کند و برای حضور در دنیای متشنج و پرتلاطم کسب و کار راهنمایی‌های سودمندی را بیان می‌کند.

ادامه مطلب